که زیر گنبد کبود ، کربلا
نبود صلح تو نبود کربلا
.
چه قدر از تو کم غزل نوشته اند
لب تو را پر از عسل نوشته اند
تو را دلاور جمل نوشته اند
که دشمنان تو را اجل نوشته اند
.
به معرکه کم از علی نداشتی
سپاه و لشکری ولی نداشتی
.
تو را یکی دو روز قبل از عید کشت
رخ کبود و گیسوی سپید کشت
شهید کوچه بودی و شهید کشت
زنت تو را به خاطر یزید کشت
.
تو زخم از زبان شهر خورده اي
تو اولين امام زهر خورده اي .
به غربت تو اعتنا نمی کنند
تو میروی تو را رها نمی کنند
حرامیان چرا حیا نمی کنند
به کشتن تو اکتفا نمی کنند
.
غریب غیر قابل تصوری
جنازه ای هنوز تیر میخوری
.
دو چشم خسته ات پر از ستاره بود
تمام عمر در دلت شراره بود
دلیل این جگر که پاره پاره بود
فقط شکسته های گوشواره بود
.
فقط تو دیده ای که مادرت نشست
به رو خاک ، گوشواره اش شکست
.
حامد خاکی
برچسب : نویسنده : msayareyeghasedaka بازدید : 35